دیدبان
گفت‌وگوی «دیدبان» با کار‌شناس مسائل امنیتی افغانستان

اختصاصی/ پشت پرده سناریو‌های سیا برای راه‌اندازی «ولایت خراسان» داعش در افغانستان

اختصاصی/ پشت پرده سناریو‌های سیا برای راه‌اندازی «ولایت خراسان» داعش در افغانستان

گروه رصد تروریسم «دیدبان»؛ تاسیس «ولایت خراسان» توسط داعش در افغانستان و استقرار آن‌ها در ولایت ننگرهار این کشور اگرچه به شدت فعالیت آن‌ها در عراق و سوریه نبوده؛ اما در حالت فعلی اخباری از آن ناحیه به گوش می‌رسد که در امتداد آن رفته رفته این پیام نمایان می‌شود که «داعش» و بنیادگرایی رادیکال وارد فاز تازه‌ای خواهد شد.


وجود گروه‌ها و جریانات تروریستی جهادی و بنیادگرا در جغرافیای آسیای مرکزی موضوعی نیست که تنها بده داعش ختم شود یا اینکه آنرا مربوط به بازه زمانی دو سال گذشته تاکنون بدانیم؛ بلکه چنین جریان‌هایی از گذشته و حتی قبل از لشگرکشی شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ هم وجود داشته اما به دلیل برجسته شدن «نظریه جهانی شدن» در میان گروهک‌های تروریستی شاهد آن هستیم که داعش به دلیل داشتن ابزار رسانه‌ای قوی توانسته بر دیگران فائق آید و حتی طالبان را حداقل سانسور رسانه‌ای کند.


از اینرو برای بررسی ابعاد گسترده حضور داعش در افغانستان و شفاف‌سازی این موضوع به گفت‌وگو با «رفیع اشرف» تحلیلگر مسائل امنیتی و سیاسی افغانستان پرداختیم که مشروح آن به شرح ذیل از نظر خواهد گذشت:


 دیدبان: پذیرش گروهک‌های تروریستی در هر منطقه و خصوصاً در آسیای مرکزی واجد شرایطی خواهد بود که پذیرش و خاستگاه مردمی یکی از آن‌ها می‌باشد. به نظر شما داعش در میان مردم افغانستان از خاستگاه مقبولی برخوردار است؟


 اشرف: زمینه اجتماعی مردم افغانستان در رابطه با پذیرش این جریان تروریستی خوشبختانه تا آن حدی که افکار عمومی تصور می‌کنند فراهم نیست و اغلب افرادی که در «ولایت خراسان» حضور دارند افراد غیربومی و از برخی کشورهای عربی و یا آسیای میانه هستند. البته برخی دیگر از عناصر داعش در افغانستان؛ افراد ناراضی‌ طالبان بوده‌اند به این گروه پیوستند و بر اساس آمار تعداد آن‌ها به اندازه عناصر داعش در عراق و سوریه نیست.

«آخرین تصویر منتشر شده از بیعت عناصر طالبان با داعش»


مولفه‌های بارزی در خصوص عدم آمادگی برای پذیرش این گروه در افغانستان وجود دارد. برای مثال باید به این موضوع اشاره کنم که در ابتدای حضور داعش در زابل و سپس اطراف جلال آباد اولین درگیری‌ها توسط خود مردم با عناصر این گروه صورت گرفت. از اینرو تمام این مسائل نشان می‌دهد که حضور عناصر داعش در مناطق مختلف با عدم رضایت و عدم پذیرش این گروه توسط مردم مواجه شده است و داعش در افغانستان جایگاهی نداشته و ندارد.


دیدبان: آیا دلایل دیگری می‌توان برای عدم گسترش داعش در افغانستان و سرایت آن به سایر ولایات این کشور متصور دانست؟


اشرف: دلایل زیادی وجود دارد ولی مهم‌ترین دلیل عدم توفیق این گروه؛ حضور «طالبان» این است. به صورتی‌که داعش به دنبال استفاده از اختلاف‌های قومی و مذهبی برای دستیابی به اهداف خود از جمله تصرف اراضی است، در حالی که طالبان با استفاده از شعارهای اسلامی در جامعه افغانستان؛ از خود چهره‌ای در مقابله با تهاجم اشغالگران خارجی ساخته است.


دیدبان: مهم‌ترین راه‌های نفوذ داعش در افغانستان چیست. آیا تنها از طریق اختلافات قومی توانسته‌اند به افغانستان نفوذ کنند یا اینکه مسائل دیگری در این بین وجود دارد؟


اشرف: عده‌ای از این‌ها که از عناصر گروه طالبان بودند توسط نیروهای آمریکایی در زمان اشغال افغانستان دستگیر و در زندان‌هایی همچون گوانتانامو زندانی شده بودند و این افراد را به عنوان افرادی که ممکن بود در زمان مبادا به عنوان اهرم فشار ایالات متحده آمریکا علیه دولت افغانستان یا دیگر رقبای واشنگتن مورد استفاده قرار گیرند در زندان‌های خود آموزش دادند. بعد از آن پس از شکل‌گیری روندهای سیاسی و اداری در افغانستان و تشکیل اولین دولت بعد از اشغال آمریکا، وارد خاک آمریکا شدند.


این امر دقیقاً مقارن با زمانی است که فشار‌ها توسط کشورهایی همچون ایران و روسیه برای تخلیه افغانستان از وجود نیروهای آمریکایی زیاد شده بود و سازمان سیا در صدد طراحی سناریویی برای ابقاء نیروهای آمریکایی در افغانستان بر آمد.


در اینجا بود که آمریکا و خصوصاً آژانس اطلاعات مرکزی، اقدام به انتقال زندانیان مذکور به افغانستان کرد تا با ایجاد ناامنی ساختگی توسط این عناصر بهانه‌ای برای عدم امنیت و ثبات کافی در افغانستان دست و پا کند و اینگونه جلوه دهد که دولت افغانستان بدون حضور ایالات متحده قادر به تامین امنیت در اراضی خود نیست. از اینرو حلق چنین سناریویی توسط آمریکایی‌ها منجر به امضای پیمان‌نامه امنیتی کابل-واشنگتن و حضور موجه نیروهای آمریکایی در خاک افغانستان شد.

«حضور عناصر داعش در مدارس افغانستان و تدریس دروس نظامی به کودکان در ولایت ننگرهار»


به موازات این پروژه بحران امنیتی در کشورهای سوریه و عراق به وقوع پیوست که موجب حضور پررنگ ایران و روسیه در این دو کشور خصوصاً در سوریه برای مبارزه با گروه‌های تروریستی خصوصاً داعش شد. آمریکا که نگران حضور گسترده ایران و روسیه در افغانستان همچون حضور این دو کشور در سوریه بود در پی ایجاد بحران امنیتی شدید در خاک افغانستان برای محکمتر کردن حضور خود در این کشور؛ طرح «انتقال داعش» از عراق و سوریه به افغانستان را کلید زد و حمایت‌های پنهان خود را آغاز کرد.


دیدبان: در سخان خود به انعقاد توافق‌نامه کابل – واشنگتن اشاره کردید؛ به نظر شما این توافق تا چه حد توانست مبارزه با تروریسم را عملیاتی کند و آیا مبارزه آمریکایی‌ها با جریان‌هایی مانند طالبان از سال ۲۰۰۱ تا کنون موفقیت‌آمیز بوده است؟


اشرف: آمریکا با امضای پیمان امنیتی کابل- واشنگتن عملاً باید در راستای نابودی گروه طالبان گام برمی‌داشت و بر همین اساس به فاصله کمی از به روی کار آمدن «اشرف غنی» آمریکا از کشته شدن رهبر طالبان در خاک پاکستان خبر داد و سعی داشت با استفاده از این تاکتیک؛ نیروهای طالبان را با داعش پیوند دهد و در پوشش این گروهک تروریستی فعال کند که به دلیل اختلافات ایدئولوژیک طالبان و داعش این طرح چندان موفقیت آمیز نبود. لذا باید بدانیم که آمریکا زمینه را برای حضور داعش در افغانستان فراهم کرد و راه‌های گسترش آنرا هموار کرد.


دیدبان: مقامات سیاسی و امنیتی افغانستان تا چد توانسته‌اند با بحران گسترش داعش در قالب «ولایت خراسان» مقابله کنند؟


اشرف: متاسفانه در این بین عده‌ای از آن‌ها حتی تسهیل کننده رشد تروریسم در افغانستان بوده‌اند. برخی از شخصیت‌های سیاسی همپای آمریکا به حضور و گسترش داعش کمک می‌کنند، به عنوان مثال «حاجی عبدالقدیر» نماینده جلال‌آباد در پارلمان معتقد است که «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان اقدام به حمایت از داعش در افغانستان کرده است. این افراد برای کسب منابع و سرکوب دیگران و رقیبان و همچنین هدف قرار دادن پایگاه اجتماعی شیعیان در افغانستان از داعش استفاده می‌کنند.

«اعدام عناصر طالبان توسط داعش»


تا جایی که در ابتدا نقاط محدودی جزء حوزه فعالیت داعش در افغانستان به شمار می‌رفت که به تدریج و با به وجود آمدن راه‌های گسترش؛ برخی چراغ سبز‌ها از جانب عده‌ای از سران منتسب به دولت حوزه فعالیت آن‌ها را گسترش داد.


دیدبان: با تمامی این تفاسیر فکر نمی‌کنید که بخشی از افکار عمومی افغانستان نسبت به داعش و فعالیت‌های آن نظر مثبت دارند؟


اشرف: خیر. طالبان پایگاه اجتماعی بیشتری دارد، چراکه این جریان پیش از این با داشتن خاستگاه مردمی در میان شهروندان افغانستان پایگاه اجتماعی برای خود دست و پا کرده است؛ اما «شبکه تروریستی حقانی» و «داعش» به دلیل اینکه به خارج از افغانستان وابسته هستند از اقبال عمومی برخوردار نیستند.

«سلاح‌ها و مهمات به غنیمت گرفته شده از طالبان توسط داعش»


دیدگاه مردم افغانستان با توجه به رویکرد خشونت‌آمیز و سیاست‌های تفرقه‌انگیز داعش که سعی دارد با استفاده از اختلافات قومی و مذهبی به کسب منافع خود بپردازد؛ سرشار از نفرت و عدم مقبولیت است. در مقابل طالبان از آنجایی که پیش‌تر دارای پایگاه اجتماعی در میان مردم افغانستان بوده و رویکرد خود را تا حدودی تغییر داده، باعث می‌شود که جایگاه طالبان نسبت به گذشته از میان نرود.


دیدبان: مدل و دلیل درگیری‌ها میان داعش و طالبان و احیاناً سایر جریانات تروریستی افغانستان به چه صورت است؟


اشرف: طالبان از ابتدا با داعش در مناطق مختلف درگیر بود که برای نمونه سال گذشته طالبان در زابل با حمله به مقر داعش؛ غیرنظامی‌هایی که در اسارت داعش بودند را آزاد کرد. همچنین درگیری‌های دو طرف بر سر قلمرو و منافع بسیار شدید است. در برهه‌ای جلال‌آباد و «کوه‌های تورا‌ بورا» که حوزه فعالیت طالبان بود برای مدت کوتاهی به اشغال داعش درآمد که توسط طالبن پس گرفته شد. البته بین شبکه تروریستی حقانی و داعش درگیری گزارش نشده، چراکه شبکه تروریستی حقانی قلمرو فعالیت مشخص ندارد.


دیدبان: منابع مالی داعش در افغانستان چگونه تامین می‌شود؟ آیا کمک‌های خارجی متوجه این گروه است؟


اشرف: داعش در افغانستان به منابع مالی مشخصی دسترسی ندارد. چراکه طالبان این منابع مالی را در نقاط مختلف مثل معادن سنگ بدخشان و کشت‌زارهای تریاک در جنوب (خصوصاً ولایت هلمند) را در اختیار گرفته و اجازه نفوذ به داعش در این مناطق را نمی‌دهد.


دیدبان: نقش شخصیت‌های برجسته دینی و مذهبی در حمایت از داعش چقدر است؟


اشرف: سران و رهبران دینی و مذهبی اکثراً با طالبان هماهنگ هستند و حداقل آن‌ها را مورد هدف قرار نمی‌دهند، اما تاکنون سران دینی و مذهبی از گروه داعش حمایت نکرده‌اند. باید یادآور شد که همیشه واکنش مردم نسبت به این گروه‌ها سریع‌تر از واکنش رهبران خصوصاً رهبران دینی بوده و مردم در برخی نقاط از حامیان طالبان به حساب می‌آیند ولی در هیچ نقطه‌ای به صورت گسترده از داعش حمایت نمی‌کنند.


دیدبان: راهبرد دولت وحدت ملی برای نابودی داعش در افغانستان چیست؟ آیا آن‌ها دارای عزم قوی برای مبارزه با «ولایت خراسان» دارند؟


اشرف: متاسفانه آن‌ها تنها بر روی برگه کاغذ و در نوشتار خود مصمم به نابودی این گروه‌ها هستند ولی در عمل (چه در زمینه عملیات‌های نظامی و چه در بطن گروه‌های سیاسی و بدنه دولت) برخی افراد متهم به حمایت از این گروه‌ها هستند که امیدوارم این روند به زودی تصحیح شود.

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه